معنی فارسی old-timey
B1قدیمی و به سبک زمانهای گذشته، معمولاً اشاره به شیوه زندگی، پوشش و فرهنگ قدیمی دارد.
Relating to a style or manner characteristic of a past era.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Reminiscent or representative of an older time.
example
معنی(example):
فروشگاه قدیمی لباسهای وینتج میفروشد.
مثال:
The old-timey shop sells vintage clothes.
معنی(example):
آنها عاشق تماشای فیلمهای قدیمی از دهه ۱۹۵۰ هستند.
مثال:
They love watching old-timey movies from the 1950s.
معنی فارسی کلمه old-timey
:
قدیمی و به سبک زمانهای گذشته، معمولاً اشاره به شیوه زندگی، پوشش و فرهنگ قدیمی دارد.