معنی فارسی oleaginous
B2 /ˌoʊ.liˈædʒ.ɪ.nəs/چرب، روغنی؛ به توصیف چیزی که چربی یا روغن زیادی دارد یا به معنای چرب و نرم در رفتار یا گفتار.
Rich in fat or oil; also used to describe a smooth, ingratiating manner.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Oily, greasy.
معنی(adjective):
(of manner or speech) Falsely or affectedly earnest; persuasively suave.
مثال:
The oleaginous salesman convinced me to buy a more expensive car.
example
معنی(example):
بافت چرب لوسیون آن را لوکس می‌کرد.
مثال:
The oleaginous texture of the lotion made it feel luxurious.
معنی(example):
او رفتاری چرب و نرم داشت که مردم را نسبت به نیت‌هایش مشکوک می‌کرد.
مثال:
He had an oleaginous manner that made people suspicious of his intentions.
معنی فارسی کلمه oleaginous
:
چرب، روغنی؛ به توصیف چیزی که چربی یا روغن زیادی دارد یا به معنای چرب و نرم در رفتار یا گفتار.
