معنی فارسی oleose
B1مادهای با بافت روغنی که معمولاً در میوهها و گیاهان وجود دارد.
Having an oily texture, often found in fruits and plants.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بافت اولئوز میوه آن را بسیار جذاب کرد.
مثال:
The oleose texture of the fruit made it very appealing.
معنی(example):
سرآشپزها اغلب مواد اولئوز را برای غذاهای خود انتخاب میکنند.
مثال:
Chefs often choose oleose ingredients for their dishes.
معنی فارسی کلمه oleose
:
مادهای با بافت روغنی که معمولاً در میوهها و گیاهان وجود دارد.