معنی فارسی olericulture
B2علم و فنون مرتبط با کاشت و برداشت سبزیجات.
The science and practice of growing vegetables.
- NOUN
example
معنی(example):
اولرچرکل شامل مطالعه تکنیکهای کاشت سبزیجات است.
مثال:
Olericulture includes the study of vegetable growing techniques.
معنی(example):
او به دنبال یک حرفه در زمینه اولرچرکل بود.
مثال:
She pursued a career in olericulture.
معنی فارسی کلمه olericulture
:
علم و فنون مرتبط با کاشت و برداشت سبزیجات.