معنی فارسی oligarchize
B2الیگارشیک کردن، به معنای تمرکز قدرت و تصمیمسازی در دست عدهای محدود است.
To organize or manage in a way that concentrates power among a small group.
- VERB
example
معنی(example):
به نظر میرسید که دولت روندهای تصمیمگیری خود را الیگارشیک کند.
مثال:
The government seemed to oligarchize its decision-making processes.
معنی(example):
با بزرگ شدن شرکت، شروع به الیگارشیک کردن ساختار خود کرد.
مثال:
As the company grew, it began to oligarchize its structure.
معنی فارسی کلمه oligarchize
:
الیگارشیک کردن، به معنای تمرکز قدرت و تصمیمسازی در دست عدهای محدود است.