معنی فارسی oligo
B1 /ˈɑlɪɡoʊ/اولیگو، توالی کوچکی از نوکلئوتیدها که معمولاً در آزمایشهای بیولوژیکی و ژنتیکی استفاده میشود.
A short strand of nucleic acid or peptide.
- noun
noun
معنی(noun):
An oligonucleotide.
example
معنی(example):
یک اولیگو یک توالی کوتاه از نوکلئوتیدها در DNA یا RNA است.
مثال:
An oligo is a short sequence of nucleotides in DNA or RNA.
معنی(example):
دانشمندان از اولیگوها برای آزمایشات ژنتیکی مختلف استفاده میکنند.
مثال:
Scientists use oligos for various genetic experiments.
معنی فارسی کلمه oligo
:
اولیگو، توالی کوچکی از نوکلئوتیدها که معمولاً در آزمایشهای بیولوژیکی و ژنتیکی استفاده میشود.