معنی فارسی oligomerises

B1

الیگومر کردن، فرایند ترکیب مولکول‌های کوچک به شکل بزرگتر و پیچیده‌تر.

The action of combining small molecules to form a larger structure.

verb
معنی(verb):

To react together to form an oligomer

example
معنی(example):

آنزیم، واحدهای ساختمانی پروتئین‌ها را الیگومر می‌کند.

مثال:

The enzyme oligomerises the building blocks of proteins.

معنی(example):

این واکنش شیمیایی مولکول‌های مشابه را به سرعت الیگومر می‌کند.

مثال:

This chemical reaction oligomerises similar molecules rapidly.

معنی فارسی کلمه oligomerises

: معنی oligomerises به فارسی

الیگومر کردن، فرایند ترکیب مولکول‌های کوچک به شکل بزرگتر و پیچیده‌تر.