معنی فارسی oliviform
B1زیتونمانند، به اشکالی اطلاق میشود که به میوه زیتون شباهت دارند.
Resembling the shape of an olive.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شکل برگها زیتونمانند بود و شبیه زیتون بود.
مثال:
The shape of the leaves was oliviform, resembling an olive.
معنی(example):
در گیاهشناسی، زیتونمانند به شکل برخی میوهها اشاره دارد.
مثال:
In botany, oliviform describes the shape of certain fruits.
معنی فارسی کلمه oliviform
:
زیتونمانند، به اشکالی اطلاق میشود که به میوه زیتون شباهت دارند.