معنی فارسی ollieing

B1

فرم gerund (اسم مصدر) فعل 'اولی' که به انجام این حرکت در حال حاضر اشاره دارد.

The action or process of performing an ollie.

verb
معنی(verb):

To perform an ollie.

example
معنی(example):

او در حال اویلی کردن از روی پیاده‌رو است.

مثال:

He is ollieing over the curb.

معنی(example):

آنها در پارک اسکیت در حال تمرین اویلی کردن هستند.

مثال:

They are practicing ollieing at the skate park.

معنی فارسی کلمه ollieing

: معنی ollieing به فارسی

فرم gerund (اسم مصدر) فعل 'اولی' که به انجام این حرکت در حال حاضر اشاره دارد.