معنی فارسی ological

B2

وابسته به علم یا مطالعه، به‌ویژه در زمینه‌های موجود زنده یا منطقی.

Relating to a specific branch of knowledge, especially in sciences or rational thinking.

example
معنی(example):

مطالعات زیست‌شناختی در درک زندگی ضروری هستند.

مثال:

Biological studies are essential in understanding life.

معنی(example):

استدلال منطقی برای حل مؤثر مشکلات مهم است.

مثال:

Logical reasoning is important for effective problem-solving.

معنی فارسی کلمه ological

: معنی ological به فارسی

وابسته به علم یا مطالعه، به‌ویژه در زمینه‌های موجود زنده یا منطقی.