معنی فارسی omniarch
B1حاکمی که بر تمام جنبه های حکومت و زندگی جامعه تسلط دارد.
A sovereign or ruler with authority over all domains.
- NOUN
example
معنی(example):
یک omniarch حاکمی است که بر تمام جنبه های حکومت کنترل دارد.
مثال:
An omniarch is a ruler who has control over all aspects of governance.
معنی(example):
omniarch تصمیماتی گرفت که بر هر لایه ای از جامعه تأثیر گذاشت.
مثال:
The omniarch made decisions that affected every layer of society.
معنی فارسی کلمه omniarch
:
حاکمی که بر تمام جنبه های حکومت و زندگی جامعه تسلط دارد.