معنی فارسی omnidenominational
B1دارای جنبههای اجماعی میان فرقههای مختلف مذهبی.
Relating to or representing all religious denominations; inclusive of all faiths.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویداد همهفرقهای از همه ادیان استقبال کرد.
مثال:
The omnidenominational event welcomed people from all faiths.
معنی(example):
در یک جامعه همهفرقهای، باورهای مختلف به طور صلحآمیز در کنار هم وجود دارند.
مثال:
In an omnidenominational community, various beliefs coexist peacefully.
معنی فارسی کلمه omnidenominational
:
دارای جنبههای اجماعی میان فرقههای مختلف مذهبی.