معنی فارسی omnifying
B1همهجانبه کردن، به معنای گنجاندن قابلیتهای مختلف در یک فرآیند یا محصول است.
The act of making something comprehensive or all-encompassing.
- VERB
example
معنی(example):
این فناوری، شیوهای که ما ارتباط برقرار میکنیم را همهجانبه میکند.
مثال:
The technology is omnifying the way we communicate.
معنی(example):
با همهجانبه کردن فرایند یادگیری، دانشآموزان میتوانند به طور مؤثرتری درگیر شوند.
مثال:
By omnifying the learning process, students can engage more effectively.
معنی فارسی کلمه omnifying
:
همهجانبه کردن، به معنای گنجاندن قابلیتهای مختلف در یک فرآیند یا محصول است.