معنی فارسی omophagous

B1

به معنای وابسته به خوردن گوشت خام، معمولاً در بحث‌های غذایی و زیست‌شناسی استفاده می‌شود.

Feeding on raw flesh, often used in scientific discussions.

example
معنی(example):

برخی حیوانات اوموفاژ هستند و بر روی گوشت خام رشد می‌کنند.

مثال:

Certain animals are omophagous, thriving on raw flesh.

معنی(example):

رژیم غذایی اوموفاژ می‌تواند در میان کارشناسان تغذیه جنجالی باشد.

مثال:

The omophagous diet can be controversial among nutritionists.

معنی فارسی کلمه omophagous

: معنی omophagous به فارسی

به معنای وابسته به خوردن گوشت خام، معمولاً در بحث‌های غذایی و زیست‌شناسی استفاده می‌شود.