معنی فارسی omotic

C2

اوماستیک، مربوط به فشار اسمزی یا فرآیندهای مرتبط با آن.

Relating to osmotic pressure and the effects of solutions.

example
معنی(example):

دانشمند اثرات اوماستیک محلول بر روی غشاهای سلولی را مطالعه کرد.

مثال:

The scientist studied the omotic effects of the solution on cell membranes.

معنی(example):

فرایندهای اوماستیک برای حفظ عملکرد سلولی حیاتی هستند.

مثال:

Osmotic processes are vital for maintaining cellular function.

معنی فارسی کلمه omotic

: معنی omotic به فارسی

اوماستیک، مربوط به فشار اسمزی یا فرآیندهای مرتبط با آن.