معنی فارسی on — terms

B1

بر اساس شرایط مشخص، به شرطی که هر دو طرف تحت توافق توافق کرده باشند.

In accordance with specified conditions that both parties have agreed upon.

example
معنی(example):

ما بر روی شرایطی که به نفع هر دوی ما باشد توافق کردیم.

مثال:

We agreed to work on — terms that benefit both of us.

معنی(example):

آنها بر روی شرایطی برای قرارداد مذاکره کردند.

مثال:

They negotiated on — terms for the contract.

معنی فارسی کلمه on — terms

: معنی on — terms به فارسی

بر اساس شرایط مشخص، به شرطی که هر دو طرف تحت توافق توافق کرده باشند.