معنی فارسی on one's honour
B2تعهدی که فرد به این ترتیب میدهد که به اصول و ارزشهای اخلاقی خود پایبند خواهد بود.
A commitment to uphold one's principles or integrity, often used to emphasize sincerity.
- IDIOM
example
معنی(example):
من قول میدهم که حقیقت را بر اساس افتخار خود بگویم.
مثال:
I promise to tell the truth on my honour.
معنی(example):
شما میتوانید اعتماد کنید که قولم را حفظ میکنم؛ این بر اساس افتخار من است.
مثال:
You can trust that I will keep my word; it's on my honour.
معنی فارسی کلمه on one's honour
:تعهدی که فرد به این ترتیب میدهد که به اصول و ارزشهای اخلاقی خود پایبند خواهد بود.