معنی فارسی on one's high horse

B2

حالت مغرور و خودخواهانه که فرد در آن احساس برتری و بالا بودن نسبت به دیگران می‌کند.

To act arrogantly or feel superior to others, often in a condescending way.

example
معنی(example):

او همیشه وقتی درباره سیاست صحبت می‌کند، مثل این است که روی اسب بلندش نشسته است.

مثال:

She always acts like she's on her high horse when discussing politics.

معنی(example):

در مورد این موضوع اینگونه برخورد نکن؛ همه ما نظرات مختلفی داریم.

مثال:

Don't get on your high horse about the issue; we all have different opinions.

معنی فارسی کلمه on one's high horse

:

حالت مغرور و خودخواهانه که فرد در آن احساس برتری و بالا بودن نسبت به دیگران می‌کند.