معنی فارسی on relief

B1

احساس آسودگی یا کاهش تنش، به ویژه پس از عبور از یک وضعیت دشوار.

A feeling of reassurance and comfort after a stressful situation.

example
معنی(example):

او پس از شنیدن خبر خوب، با آرامش نفس راحتی کشید.

مثال:

She sighed in on relief after hearing the good news.

معنی(example):

او وقتی که امتحان بالاخره تمام شد احساس آرامش کرد.

مثال:

He felt a sense of on relief when the test was finally over.

معنی فارسی کلمه on relief

: معنی on relief به فارسی

احساس آسودگی یا کاهش تنش، به ویژه پس از عبور از یک وضعیت دشوار.