معنی فارسی on schedule

B1

به معنای انجام کارها یا فعالیت‌ها در زمان مشخص شده و بدون تأخیر.

Occurring at the planned or designated time without delays.

example
معنی(example):

قطار طبق برنامه حرکت می‌کند.

مثال:

The train is running on schedule.

معنی(example):

ما پروژه را طبق برنامه به پایان رساندیم.

مثال:

We finished the project on schedule.

معنی فارسی کلمه on schedule

: معنی on schedule به فارسی

به معنای انجام کارها یا فعالیت‌ها در زمان مشخص شده و بدون تأخیر.