معنی فارسی on shipboard
B1در کشتی، به معنای زندگی یا فعالیت در داخل یک کشتی.
Referring to life or activities that take place aboard a ship.
- OTHER
example
معنی(example):
تیم به مدت چند ماه در کشتی زندگی کردند.
مثال:
The crew lived on shipboard for months.
معنی(example):
زندگی در کشتی میتواند چالشبرانگیز باشد.
مثال:
Life on shipboard can be challenging.
معنی فارسی کلمه on shipboard
:
در کشتی، به معنای زندگی یا فعالیت در داخل یک کشتی.