معنی فارسی on television
A2در تلویزیون، به معنای نمایش برنامهها یا اخبار از طریق تلویزیون است.
Referring to something that is being broadcast or shown on TV.
- PREPOSITION
example
معنی(example):
کنسرت بهطور زنده در تلویزیون پخش شد.
مثال:
The concert was broadcast live on television.
معنی(example):
او در تلویزیون ظاهر شد تا در مورد سیاست جدید صحبت کند.
مثال:
She appeared on television to discuss the new policy.
معنی فارسی کلمه on television
:
در تلویزیون، به معنای نمایش برنامهها یا اخبار از طریق تلویزیون است.