معنی فارسی on the side
B2عبارت 'on the side' به معنای داشتن شغف یا کار اضافی به غیر از کار اصلی است.
Doing something additionally outside of one's main job.
- IDIOM
example
معنی(example):
او به طور جانبی جواهرات دستساز میفروشد.
مثال:
She sells handmade jewelry on the side.
معنی(example):
او به عنوان یک عکاس کار جانبی دارد.
مثال:
He has a side job as a photographer.
معنی فارسی کلمه on the side
:
عبارت 'on the side' به معنای داشتن شغف یا کار اضافی به غیر از کار اصلی است.