معنی فارسی on the whole

B1

در کل به معنی «به‌طور کلی» است و برای بیان یک نتیجه یا نظر کلی در مورد موضوعی استفاده می‌شود.

Generally; when considering everything together.

example
معنی(example):

در کل، این پروژه موفق بود.

مثال:

On the whole, the project was a success.

معنی(example):

در کل، از زندگی در شهر لذت می‌برم.

مثال:

On the whole, I enjoy living in the city.

معنی فارسی کلمه on the whole

: معنی on the whole به فارسی

در کل به معنی «به‌طور کلی» است و برای بیان یک نتیجه یا نظر کلی در مورد موضوعی استفاده می‌شود.