معنی فارسی on thin ice
B2به معنی «در موقعیت خطرناک» است و زمانی استفاده میشود که فردی در وضعیتی قرار دارد که میتواند به راحتی مشکلاتی ایجاد کند.
In a risky or precarious situation.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
Dangerously, hazardously, delicately
example
معنی(example):
با مطرح کردن این اتهامات، در شرایط خطرناکی قرار داری.
مثال:
You're on thin ice by making these accusations.
معنی(example):
این پروژه بعد از انتقادات اخیر در وضعیت حساسی قرار دارد.
مثال:
The project is on thin ice after the recent criticisms.
معنی فارسی کلمه on thin ice
:
به معنی «در موقعیت خطرناک» است و زمانی استفاده میشود که فردی در وضعیتی قرار دارد که میتواند به راحتی مشکلاتی ایجاد کند.