معنی فارسی on-driving
B1عمل رانندگی به صورت فعال و تمرکز بر روی جاده و شرایط اطراف.
The practice of being actively aware and focused while driving.
- VERB
example
معنی(example):
رانندگی فعال میتواند به شما کمک کند روی جاده بهتر تمرکز کنید.
مثال:
On-driving can help you focus better on the road.
معنی(example):
او بر اهمیت رانندگی فعال برای ایمنی تأکید کرد.
مثال:
She emphasized the importance of on-driving for safety.
معنی فارسی کلمه on-driving
:
عمل رانندگی به صورت فعال و تمرکز بر روی جاده و شرایط اطراف.