معنی فارسی on-rushing
B2به معنای پیشرفته و سریع به سمت چیزی یا کسی حرکت کردن.
Moving swiftly towards someone or something.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
موج هجومآور شناگران را غافلگیر کرد.
مثال:
The on-rushing wave surprised the swimmers.
معنی(example):
جمعیت هجومآور حرکت کردن را سخت کرد.
مثال:
The on-rushing crowd made it hard to move.
معنی فارسی کلمه on-rushing
:
به معنای پیشرفته و سریع به سمت چیزی یا کسی حرکت کردن.