معنی فارسی on-the-beam

B1

روی نوار، اصطلاحی در ورزش ژیمناستیک برای بیان اینکه فرد دقیقاً در مرکز نوار قرار دارد یا به معنای درست و صحیح بودن در ارزیابی یا پیش‌بینی.

To be accurate or correct, often used in specific contexts or in sports like gymnastics.

example
معنی(example):

ژیمناست در طول برنامه‌اش به‌طرز کاملاً صحیحی روی نوار بود.

مثال:

The gymnast was perfectly on-the-beam during her routine.

معنی(example):

او در پیش‌بینی‌هایش درباره‌ی آب و هوا کاملاً درست بود.

مثال:

He was on-the-beam with his predictions about the weather.

معنی فارسی کلمه on-the-beam

: معنی on-the-beam به فارسی

روی نوار، اصطلاحی در ورزش ژیمناستیک برای بیان اینکه فرد دقیقاً در مرکز نوار قرار دارد یا به معنای درست و صحیح بودن در ارزیابی یا پیش‌بینی.