معنی فارسی one's eyes are bigger than one's stomach

B2

زمانی که شخص چیزی را بیش از آنچه که می‌تواند مصرف کند آرزو می‌کند.

Used to describe someone who is overly ambitious about what they can eat or accomplish.

example
معنی(example):

او سه پیتزا سفارش داد، اما چشمانش بزرگتر از معده‌اش بود.

مثال:

She ordered three pizzas, but her eyes are bigger than her stomach.

معنی(example):

او می‌خواهد کتاب‌های زیادی بخرد، اما متوجه می‌شود که چشمانش بزرگتر از معده‌اش است.

مثال:

He wants to buy so many books, but realizes that one's eyes are bigger than one's stomach.

معنی فارسی کلمه one's eyes are bigger than one's stomach

:

زمانی که شخص چیزی را بیش از آنچه که می‌تواند مصرف کند آرزو می‌کند.