معنی فارسی one's life's work

B2

کار یا دستاورد اصلی و مهمی که فرد در طول زندگی‌اش به آن پرداخته است.

The most important and significant work or achievement of a person's life

example
معنی(example):

کار زندگی او به کمک به محیط زیست اختصاص داده شده بود.

مثال:

His life's work was dedicated to helping the environment.

معنی(example):

او کتابی منتشر کرد که کار زندگی‌اش را در زمینه آموزش خلاصه می‌کرد.

مثال:

She published a book summarizing her life's work in education.

معنی فارسی کلمه one's life's work

:

کار یا دستاورد اصلی و مهمی که فرد در طول زندگی‌اش به آن پرداخته است.