معنی فارسی one's mark
B1به معنای تاثیر یا نشانهای است که فرد در یک زمینه یا فعالیت خاص میگذارد.
To have a significant impact or influence in a particular field.
- IDIOM
example
معنی(example):
او با خلاقیتش روی پروژه نشان خود را گذاشت.
مثال:
He left his mark on the project with his creativity.
معنی(example):
او میخواهد در صنعت مد نشانی از خود بر جای بگذارد.
مثال:
She wants to make her mark in the fashion industry.
معنی فارسی کلمه one's mark
:به معنای تاثیر یا نشانهای است که فرد در یک زمینه یا فعالیت خاص میگذارد.