معنی فارسی one's shouts
B1فریادهای یک نفر، امری که بهوسیلهی فردی برای بیان احساسات یا درخواست توجه ایجاد میشود.
The loud cries made by an individual to express emotions or draw attention.
- NOUN
example
معنی(example):
فریادهای یک نفر میتواند در راهروی خالی طنينانداز شود.
مثال:
One's shouts could echo in the empty hallway.
معنی(example):
ضرورت در فریادهای یک نفر غیرقابل انکار بود.
مثال:
The urgency in one's shouts was unmistakable.
معنی فارسی کلمه one's shouts
:فریادهای یک نفر، امری که بهوسیلهی فردی برای بیان احساسات یا درخواست توجه ایجاد میشود.