معنی فارسی one in the eye for
B2یک احساس تلخی یا ناکامی که به یک فرد یا گروه تحمیل میشود.
A setback or insult that is particularly stinging or embarrassing.
- IDIOM
example
معنی(example):
باختن آن بازی یک تلخی برای تیم بود.
مثال:
Losing that game was one in the eye for the team.
معنی(example):
این انتقاد یک تلخی برای اعتماد به نفس او بود.
مثال:
The criticism was one in the eye for her confidence.
معنی فارسی کلمه one in the eye for
:
یک احساس تلخی یا ناکامی که به یک فرد یا گروه تحمیل میشود.