معنی فارسی one-man
B1عملیات یا فعالیتی که توسط یک نفر انجام میشود.
Referring to work or activities managed by a single individual.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او یک عملیات یک نفره است که تمام وظایف را انجام میدهد.
مثال:
He is a one-man operation handling all the tasks.
معنی(example):
به عنوان یک گروه موسیقی یک نفره، او همزمان چندین ساز را مینوازد.
مثال:
As a one-man band, he plays multiple instruments at once.
معنی فارسی کلمه one-man
:
عملیات یا فعالیتی که توسط یک نفر انجام میشود.