معنی فارسی one-of-those-things
B1یک حالت یا موقعیتی که معمولاً غیرمنتظره و خارج از کنترل است و به سادگی باید با آن کنار آمد.
A phrase used to describe a situation that is unfortunate but unavoidable.
- IDIOM
example
معنی(example):
گاهی اوقات چیزهای بدی اتفاق میافتد و این فقط یکی از آن چیزهاست.
مثال:
Sometimes bad things happen, and it's just one of those things.
معنی(example):
از دست دادن پروازم فقط یکی از آن چیزهایی بود که وقتی سفر میکنی اتفاق میافتد.
مثال:
Missing my flight was just one of those things that happens when you travel.
معنی فارسی کلمه one-of-those-things
:
یک حالت یا موقعیتی که معمولاً غیرمنتظره و خارج از کنترل است و به سادگی باید با آن کنار آمد.