معنی فارسی onefoldness

B2

یک‌دست بودن، به معنی سادگی و عدم پیچیدگی در ساختار.

The quality of being simple, uncomplicated; an aspect of clarity.

example
معنی(example):

ساده و یک‌دست بودن طراحی آن را از نظر بصری جذاب کرده بود.

مثال:

The onefoldness of the design made it visually appealing.

معنی(example):

سادگی می‌تواند به وضوح در ارتباطات منجر شود.

مثال:

Onefoldness can lead to clarity in communication.

معنی فارسی کلمه onefoldness

: معنی onefoldness به فارسی

یک‌دست بودن، به معنی سادگی و عدم پیچیدگی در ساختار.