معنی فارسی onionpeel
A2پوست پیاز، لایه نازکی که روی دانه پیاز قرار دارد و باید قبل از استفاده در آشپزی برداشته شود.
The outer layer of an onion that is removed before cooking or preparation.
- NOUN
example
معنی(example):
شما باید پوست پیاز را قبل از پختن بردارید.
مثال:
You need to remove the onion peel before cooking.
معنی(example):
پوست پیاز میتواند در کمپوست استفاده شود.
مثال:
The onion peel can be used in composting.
معنی فارسی کلمه onionpeel
:
پوست پیاز، لایه نازکی که روی دانه پیاز قرار دارد و باید قبل از استفاده در آشپزی برداشته شود.