معنی فارسی onionskin

B2

نوعی کاغذ نازک و ظریف که به دلیل شباهت با پوست پیاز این نام را دارد.

A very thin and translucent type of paper, often used for printing or tracing.

noun
معنی(noun):

A thin, strong, light, translucent paper; used especially for making carbon copies.

example
معنی(example):

این کاغذ به نازکی پوست پیاز بود.

مثال:

The paper was as thin as onionskin.

معنی(example):

پوست پیاز به یک نوع کاغذ بسیار نازک و ظریف اشاره دارد.

مثال:

Onionskin refers to a very thin and delicate type of paper.

معنی فارسی کلمه onionskin

: معنی onionskin به فارسی

نوعی کاغذ نازک و ظریف که به دلیل شباهت با پوست پیاز این نام را دارد.