معنی فارسی onium
B2اُنیوم به دستهای از کاتیونها اطلاق میشود که یک یا چند اتم با بار مثبت دارند و در ترکیبات شیمیایی مختلف نقش دارند.
A cation formed by the addition of one or more groups to a central atom, often found in quaternary ammonium compounds.
- NOUN
example
معنی(example):
اُنیوم، کاتیونی است که دارای یک یا چند اتم با بار مثبت میباشد.
مثال:
An onium is a cation with one or more positively charged atoms.
معنی(example):
در شیمی، یون اُنیوم میتواند برخی واکنشها را پایدار کند.
مثال:
In chemistry, an onium ion can stabilize certain reactions.
معنی فارسی کلمه onium
:
اُنیوم به دستهای از کاتیونها اطلاق میشود که یک یا چند اتم با بار مثبت دارند و در ترکیبات شیمیایی مختلف نقش دارند.