معنی فارسی onomastical

B1

علم بررسی و مطالعه نام‌ها و ریشه‌های آن‌ها.

Relating to the study of names, especially the origins and meanings.

example
معنی(example):

مطالعه نام‌ها به عنوان آنوماستیکال شناخته می‌شود.

مثال:

The study of names is known as onomastical.

معنی(example):

تحقیقات آنوماستیکال او بر نام‌های باستانی یونانی متمرکز بود.

مثال:

His onomastical research focused on ancient Greek names.

معنی فارسی کلمه onomastical

: معنی onomastical به فارسی

علم بررسی و مطالعه نام‌ها و ریشه‌های آن‌ها.