معنی فارسی onomatopoetic
B2آوناماتوپوتیک؛ صفتی که به کلماتی اشاره دارد که به صداهای طبیعی نزدیک هستند.
Relating to words that phonetically imitate, resemble, or suggest the sound that they describe.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شاعر از کلمات آوناماتوپوتیک برای ایجاد تصاویری زنده استفاده کرد.
مثال:
The poet used onomatopoetic words to create vivid imagery.
معنی(example):
بیانهای آوناماتوپوتیک میتوانند عمق بیشتری به داستانگویی اضافه کنند.
مثال:
Onomatopoetic expressions can add depth to storytelling.
معنی فارسی کلمه onomatopoetic
:
آوناماتوپوتیک؛ صفتی که به کلماتی اشاره دارد که به صداهای طبیعی نزدیک هستند.