معنی فارسی onomatous

B1

اصطلاحی که به کلمات یا عبارات اطلاق می‌شود که به صدای واقعی اشیاء یا پدیده‌ها اشاره دارند.

Referring to words that phonetically imitate or suggest the sound that they describe.

example
معنی(example):

کلمه 'buzz' یک اصطلاح آوایی برای صدای زنبور است.

مثال:

The word 'buzz' is an onomatous term for the sound a bee makes.

معنی(example):

بسیاری از کلمات آوایی به ایجاد تصویرهای زنده در ادبیات کمک می‌کنند.

مثال:

Many onomatous words help create vivid imagery in literature.

معنی فارسی کلمه onomatous

: معنی onomatous به فارسی

اصطلاحی که به کلمات یا عبارات اطلاق می‌شود که به صدای واقعی اشیاء یا پدیده‌ها اشاره دارند.