معنی فارسی ooky
B1حس عجیب و غیر عادی، بهویژه در موقعیتهای ترسناک یا ناامن.
An odd, eerie, or apprehensive feeling, often associated with spooky situations.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
خانه تاریک و ترسناک برای بچهها بسیار عجیب به نظر میرسید.
مثال:
The dark, spooky house felt very ooky to the children.
معنی(example):
او در مورد آن ساختمان متروکه احساسی عجیب و ترسناک دارد.
مثال:
He has an ooky feeling about the abandoned building.
معنی فارسی کلمه ooky
:
حس عجیب و غیر عادی، بهویژه در موقعیتهای ترسناک یا ناامن.