معنی فارسی oomphs
B2قدرت، انرژی یا تاثیر قوی در یک چیز.
A quality that adds excitement, energy, or forcefulness; impact.
- NOUN
example
معنی(example):
او مقداری قدرت و انرژی به ارائهاش افزوده است.
مثال:
She added some oomphs to her presentation.
معنی(example):
این فیلم میتواند مقداری انرژی بیشتر داشته باشد تا هیجانانگیزتر شود.
مثال:
The movie could use some oomphs to make it more exciting.
معنی فارسی کلمه oomphs
:
قدرت، انرژی یا تاثیر قوی در یک چیز.