معنی فارسی ooziest
B1به صورت سوپرلایتو از واژه لزج، برای توصیف حالتی که بیشترین چسبندگی را دارد.
The most oozy; used to describe the highest degree of wetness or viscousness.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این نقطه، لزجترین نقطه در کل میدان است.
مثال:
This is the ooziest spot in the entire field.
معنی(example):
از بین همه گودالها، این یکی لزجترین است.
مثال:
Of all the puddles, this one is the ooziest.
معنی فارسی کلمه ooziest
:
به صورت سوپرلایتو از واژه لزج، برای توصیف حالتی که بیشترین چسبندگی را دارد.