معنی فارسی open market

B2

بازاری که در آن محصولات قابل خرید و فروش هستند و هیچ‌گونه محدودیتی برای ورود یا خروج کالا وجود ندارد.

A market where goods can be traded freely without restrictions, promoting competition and economic exchange.

noun
معنی(noun):

A competitive market where buyers and sellers can operate without restrictions.

example
معنی(example):

یک بازار آزاد رقابت را در میان کسب‌وکارها تشویق می‌کند.

مثال:

An open market encourages competition among businesses.

معنی(example):

صادرات کالاها در یک بازار آزاد فرصت‌های تجاری را افزایش می‌دهد.

مثال:

Exporting goods in an open market increases trade opportunities.

معنی فارسی کلمه open market

: معنی open market به فارسی

بازاری که در آن محصولات قابل خرید و فروش هستند و هیچ‌گونه محدودیتی برای ورود یا خروج کالا وجود ندارد.