معنی فارسی open range
B1منطقهای وسیع و آزاد، معمولاً برای چرا کردن حیوانات.
A large area of land where animals can graze freely.
- NOUN
example
معنی(example):
دامها به طور آزاد در مرتع باز میچرخند.
مثال:
The cattle roam freely in the open range.
معنی(example):
او از پیادهروی در مرزهای وسیع پارک ملی لذت میبرد.
مثال:
She enjoys hiking in the vast open range of the national park.
معنی فارسی کلمه open range
:
منطقهای وسیع و آزاد، معمولاً برای چرا کردن حیوانات.