معنی فارسی open-shop

B1

مغازه‌ای که به عموم مردم دسترسی دارد و تحت قوانین خاصی کار می‌کند.

A store that operates openly, often in a free-market context.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند که در محله خود مغازه باز کنند.

مثال:

They decided to open-shop in their neighborhood.

معنی(example):

سیاست مغازه باز انعطاف‌پذیری بیشتری در قیمت‌گذاری فراهم کرد.

مثال:

The open-shop policy allowed more flexibility in pricing.

معنی فارسی کلمه open-shop

: معنی open-shop به فارسی

مغازه‌ای که به عموم مردم دسترسی دارد و تحت قوانین خاصی کار می‌کند.