معنی فارسی openairish
B1حس و حال فضای باز، معمولاً با چیزهایی مانند آفتاب، هوای تازه و فضای باز مرتبط است.
Having a characteristic of being open to the air; airy.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پارک حس باز و هوایی داشت که برای پیک نیک مناسب بود.
مثال:
The park had an openairish feel, perfect for a picnic.
معنی(example):
ما از جو باز و هوایی در کنسرت فضای باز لذت بردیم.
مثال:
We enjoyed the openairish atmosphere at the outdoor concert.
معنی فارسی کلمه openairish
:
حس و حال فضای باز، معمولاً با چیزهایی مانند آفتاب، هوای تازه و فضای باز مرتبط است.