معنی فارسی openchain

B1

نوعی زنجیر که حلقه‌ها به صورت باز و قابل تغییر طراحی شده‌اند.

A type of chain composed of links that are not fully closed, allowing flexibility.

example
معنی(example):

طراحی زنجیره باز باعث می‌شود که گردنبند قابل تنظیم باشد.

مثال:

The openchain design makes the necklace adjustable.

معنی(example):

زنجیره باز برای کاربردهای مختلف جواهرسازی مفید است.

مثال:

An openchain is useful for various jewelry applications.

معنی فارسی کلمه openchain

: معنی openchain به فارسی

نوعی زنجیر که حلقه‌ها به صورت باز و قابل تغییر طراحی شده‌اند.